دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي گفت: در همه كشورها فصلالخطاب وجود دارد. در كشور و نظام مترقي اسلامي ما، مقام عظماي ولايت، فصل الخطاب است. بنابراين همه بايد گوش به فرمان معظمله باشيم تا در مسائل پيچيده گمراه نشويم.
به گزارش فارس، حسين فدايي در نشست مشترك اعضاي شوراي مركزي و كميتههاي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي (سياسي، فرهنگي، اقتصادي و جوانان) افزود: انقلاب اسلامي در فراز و فرودهاي خود، مراحل مختلفي را گذرانده و از بحرانهاي سنگين و كمرشكني عبور كرده است. ليكن شرط موفقيت آن در رابطه وثيق امت و امامت بوده است. در هر مقطعي كه امت با امام همراه بوده، توفيق بهدست آمده است در اين بيان هر كجا نخبگان، سياسيون، مديران اجرايي و . . . تمام ظرفيت خود را مصروف ايجاد فاصله بين امت و امام كرده اند، مشكلاتي را به جامعه اسلامي تحميل كرده اند. ايشان هرجا تحليل هاي خود را جايگزين تحليل و تدبير رهبري حكيم كرده اند، مشكل تراشي كرده و فضا را براي پيشرفت كشور دچار چالش كرده اند. اين موضوع تحقيقاً امروز به يك قاعده كلي مبدل شده و شواهد و نمونه هاي بسياري از آن در شيوه مديريتي حضرت امام و رهبر فرزانه انقلاب قابل شمارش و تبيين است.
دبيركل جمعيت ايثارگران يادآور شد: رهبري هاي انقلاب در سالهاي گذشته همواره نگاه ايجابي به جريانات و اتفاقات موجود در جامعه داشته اند. شما تاريخ را مرور كنيد. در زمان ليبرال مسلكي دولت موقت، در زمان بحران آفريني منافقين، در زمان خودكامگيهاي بنيصدر، در زمان انحراف اقتصادي كارگزاران، در زمان انحراف خطي و سياسي مشاركت و . . . تدبير رهبري مبتني بر نگاه ايجابي و نه سلبي بوده است. ايشان استفاده حداكثري از ظرفيت هاي درون نظام را براي پيشبرد مسير انقلاب مد نظر داشته اند و نخواسته اند نكات منفي، سلبي و ضعف دولتها را برجسته و پررنگ كنند.
وي تاكيد كرد: شاهد مثال هاي بسياري در تاريخ انقلاب قابل ارائه است. قبلاً در همان مقطع كه جوانانمان در جنگ در حال دفاع از اعتقادات اين مرز و بوم بودند امام به شوراي فرماندهي سپاه و متدينين فرمودند كه: برويد با بني صدر كار كنيد. همين امام(ره) در نامه 6/1/68، (در ماههاي پاياني عمر پربركتشان) مرقوم فرمودند: به خدا قسم من به بنيصدر رأي ندادم.
وي اظهار داشت: نگاه امام(ره) و رهبري حكيم، هيچگاه مجرد به موضوع خاص نبوده و نيست.
امام(ره) و رهبري به اتفاقات، تحولات و پديده هايي كه در طول انقلاب رخ داده، به صورت مجرد نگاه نكرده اند بلكه همواره به صورت فرايندي و جريان عمومي انقلاب را مورد توجه قرار داده و بر اقتضائات زمان دقت كرده اند.
حسين فدايي گفت: براي اينكه به نگاه درستي براي تحليل اتفاق اخير برسيم بايستي محيط پيراموني را هم مورد بررسي قرار دهيم. بر اساس ادعاهاي كارشناسان با مشرب هاي مختلف فكري، آنچه در منطقه رخ داده و در حال تداوم است، در طول تاريخ بينظير و حداقل كمنظير است.
بر اساس برآوردهاي انديشكده هاي آمريكايي، بايد ميلياردها دلار هزينه انجام مي گرفت تا اين نهضت هاي بيداري اسلامي با اين شكل، شمايل و محتوا، در كشورهاي اسلامي سامان مي گرفت. به طوري كه نگاه هر انديشمند و آزاديخواه و هر انساني را در اقصي نقاط دنيا به خود جلب كرده است.
دبيركل جمعيت ايثارگران اظهار داشت: در اين ميان، كارگزاران نظام سلطه، آمريكائيها، اسرائيلي ها و انگليسي ها، شبانه روز، تمام ظرفيت خود را بر اين نهاده اند كه اتفاقات منطقه را كنترل كنند و در مقابل اين موج غافلگيرانه براي آنها برنامه ريزي مي كنند با اين حال وامانده اند كه چه پاسخي براي تحولات مصر، يمن، بحرين، ليبي و . . . داشته باشند. و معالاسف اين است كه الگوي تحولات منطقه را دستخوش حركت هاي كودكانه ميان نخبگان، سياسيون و مسئولين نماييم كه مسئله اول كشور را به جاي هدايت تحولات منطقه و وضعيت اقتصادي كشور با موضوعات دست چندمي چون آقاي . . . و تيپ هاي فكري، سياسي و اقتصادي همراه او معطوف كنيم.
دبيركل جمعيت ايثارگران تاكيد كرد: يك انحراف سياسي ميان بعضي نخبگان و سياسيون ناشي از فقر تحليل است كه نمي توانند تحولات را به درستي فهم و درك كنند. در شرايطي كه رهبري به روشني و با وضوح بالا، بر اصلي و فرعي كردن موضوعات تأكيد و اصرار دارند، كاملاً موضوعات در دستور كار اصليمان قرار مي گيرد.
اين چهره شاخص اصولگرا افزود: نكته بعدي مسئله وضعيت اقتصادي كشور است. آيا ريشهيابي كرده ايم چرا با همه مشكلاتي كه در عرصه فرهنگي و سياسي وجود دارد اما رهبري با عميق شدن در مشكلات، سال جاري را جهاد اقتصادي نام نهاده اند. اكنون مهمترين بحث، مقوله يارانه ها و بازتوزيع مناسب آن است. اين مقوله مهم، اگر به درستي مديريت و اجرا نشود ممكن است هر آن، اقتدار، ابهت و كارآمدي نظام را دستخوش بحران كند. همه بايد كمك كنيم كه با اصلي كردن اين موضوع بحث هاي خوب و مناسب و توجه به نظرات كارشناسان اقتصادي انقلاب، راه به درستي پيموده شود.
وي اظهار داشت: نگاهي اجمالي به زاويه برخورد دشمنان گفتمان انقلاب اسلامي، نظام سلطه و ضدانقلاب و جريان فتنه، صهيونيست ها و تحليل هايي كه در رسانه هاي خود در همين روزهاي گذشته ارائه كرده و در جلسات داخلي بيان كرده اند، مجدداً بر اين نگاه خود اصرار دارند كه ما از اول مي دانستيم فلاني چگونه است و جريان نيروهاي انقلاب به آن بيتوجهي كرده اند.
جريان فتنه مي خواهد از اين رهگذر بر يك سال آتش افروزي و التهاب آفريني خود سرپوش بگذارد و از طرف ديگر با هياهو با جدا كردن برخي شخصيت ها از جريان نيروهاي انقلاب و چنددستگي ميان اصولگرايان، به مقصود خود برسد.
وي يادآور شد: نوع انعكاس اتفاق اخير در رسانه ها و محافل نظام سلطه بهگونهاي است كه گويي ضربه اي ديگر به انقلاب را مي خواستند به جهانيان القا نمايند و سعي داشتند تلقين كنند كه جمهوري اسلامي با ناكارآمدي هايي مواجه است كه نمي تواند الگويي براي كشورهاي منطقه و بلكه جهان باشد، مي خواستند القا نمايند كه از مردم گرايي، مردم سالاري در جمهوري اسلامي خبري نيست و تخاصم و حاكميت دوگانه در ايران وجود دارد. بيبيسي رسانه وزارت خارجه انگليس را رصد كنيد بيش از بقيه به صورت لحظه اي اين خط خبري را با توجه به اتفاق اخير دنبال مي كرد.
وي تاكيد كرد: در اين ماجرا اتفاق جالبي افتاده يعني جريان فاسد قدرتطلب منحرف، از همان ادبيات رسانهاي، نظام سلطه و جريان فتنه براي ضربه به نيروهاي انقلاب استفاده مي كند و در جريان اخير نقش آفريني مي كند. به تحليل ها و مواضع سايت هاي مربوط به اين جريان و افرادي كه نقش سخنگوي آنها را دارند و . . . دقت كنيد.
حسين فدايي گفت: به روشني از الفاظي استفاده مي كنند كه ادبيات فتنه را تداعي مي كنند و در كمال وقاحت و بيشرمي از اردوكشي خياباني و ايجاد التهاب و آتش افروزي سخن مي گويند و نيروهاي انقلاب را مانند جريان فتنه به شعبان بيمخ تشبيه مي كنند و يا در تحليل هاي خود خبرگزاري ها، روزنامه ها و پايگاه هاي خبري وابسته به نيروهاي انقلاب را با ادبيات جريان فتنه، "رسانههاي اقتدارگرا " نام ميبرند. آيا با اين پيوند روشن جريان منحرف چه در عمل و چه در ادبيات با جريان فتنه، نبايستي قدري تأمل كنيم كه در زمين بازي و مهندسي صحنه آنها بازي نكنيم.
دبيركل جمعيت ايثارگران اظهار داشت: ميان فشار جريان فتنه و نظام سلطه، عده اي اصولگرا، عنان از كف نهاده شروع به گروكشي و انتقام كرده اند.
آيا با تند كردن صحنه ولو اينكه دشمن نفع ببرد، فايده اي و درآمدي به جيب نظام خواهد رفت تند كردن موضوع در روزنامه، تريبون ها، فضاي مجازي به نفع چه گروه و جرياني است؟ اگر اين تحليل را بپذيريم كه عده اي دنبال سناريوي حاكميت دوگانه و نظام و ايجاد شكاف بين برخي شخصيت ها و نظام هستند آيا تند كردن فضا و حرف هاي بيربط و بدون منطق زدن، ادامه همان سناريو نيست؟!
وي تصريح كرد: اكنون با پديده اي در تاريخ انقلاب مواجه هستيم كه واقعاً بينظير است.
وضعيتي كه رهبري موضوعي را ابلاغ كنند. خوب، با اين پديده بينظير، فشار نظام سلطه، توطئه ضدانقلاب، جريان فتنه و عكس العمل غيرمنطقي بخشي به نام اصولگرايان و شرايط اجراي مقوله تحولات اقتصادي (اجراي طرح هدفمند نمودن يارانه ها) در كشور وظيفه اول ما در ماجراي اخير آن است كه بيش از هرچيز به فهم مسئله بپردازيم و نسبت به آن و اطرافش بصيرت و فضاي پر از آرامش، طمأنينه را بر جامعه حاكم كنيم و بر اين بستر آرامش، بصيرت و روشنگري را فزوني بخشيم و از فضاي تخاصم و درگيري جلوگيري كنيم. بايد هرآنچه در توان داريم تلاش كنيم تا افراد را از مسير خطا و نادرست خود بازداريم و همچون گذشته به تبعيت از مسير روشن رهبري فراخوانيم.
وي افزود: به تعداد افرادي كه در اين جلسه و طيف هايي كه در جريان اصولگرا وجود دارد، تحليل نيز وجود دارد و هركدام بر تحليل ديگري نقدهايي داريم ليكن اين نقدها، اين پراكنده گويي ها بايستي در نقطه اي به پيشبرد انقلاب بينجامد، آن نقطه، مسير و تحليلي است كه رهبري حكيم و فرزانه ترسيم مي كنند. آنگاه ما موفقيت را به دست خواهيم آورد كه از تصميمات شيطاني و خودخواهانه كوتاه بياييم و همه را به هم جهتي، سويي و تبعيت از رهبر معظم انقلاب رهنمون سازيم.
وي گفت: در ماجراي اخير، كه رهبري تصميم گرفته اند كه اقتضاي اصولگرايي تبعيت و اجراي اين تصميم است، تغيير هم نمي كند و اگر ما سخن از آرامش و انعطاف مي زنيم بعد از اين اصل است، بايستي از پنجه انداختن و انتقام جويي از دولت احمدي نژاد خودداري كنيم.
وي تاكيد كرد: رهبري حكيم، فرزانه و بصير انقلاب، از دامن زدن به اختلافات، ايجاد تنش، ايجاد هزينه براي كشور راضي نيستند.
بايستي بر موضعي كه رهبري محكم ايستاده اند، محكم بايستيم، موضعي كه جريان انحرافي را دچار بهت و انفعال كرد. جريان انحرافي تصور نمي كرد كه اينگونه با موضع مستحكم رهبري روبهرو شود ليكن اكنون در موضع انفعال قرار گرفته است.
ما نيز به عنوان بخشي از نيروهاي انقلاب بايستي اگر در گذشته هر مقدار در عمل تبعيت از رهبري را بر خود فرض مي دانستيم اكنون اين تبعيت را 10 يا 100 برابر كنيم تا قطار انقلاب به راحتي از اين گردنه پر پيچ و خم و البته مهآلوده عبور كند. رهبري حكيم، آگاه، عاقل و شجاع انقلاب، در ديدار با مردم عزيز فارس، در عين پرهيز همگان از التهاب و دعوت به آرامش، بر حمايت پرشور از گفتمان خدمت و تلاش هاي شبانه روزي دولت خدمتگزار و رئيس جمهور تأكيد كردند كه ذرهاي نمي گذارند در مسير انقلاب انحرافي ايجاد شود.
ما نيز بايستي با حوصله و صبوري همين مسير را محكم و قاطع بپيماييم چرا كه باور داريم رهبري به خوبي، عناصر و عوامل صحنه و پشت صحنه را مي شناسند و براي اداره انقلاب و كشور برنامه منسجمي دارند.
در اين شرايط لازم است به تحليل و تبيين چرايي صدور چنين فرماني از سوي رهبر حكيم انقلاب اسلامي پرداخت و به اين فكر كرد كه چرا مصلحت در ابقاي آقاي مصلحي بوده است. بايد دانست مصلحت اصلي كشور چه قرار گرفته است و به چه سمت و سو ميرود.
وي يادآور شد: برخي عكسالعملهاي نسنجيده و سريع موجب ميشود در جامعه شكاف و دودستگي ايجاد شود و منويات رهبري مبني بر اينكه بايد جامعه امن و آرام باشد اجرايي نشود؛ لذا امت حزبالله بايد به اين مسئله به دقت توجه كرده و هوشيار باشد و همواره با " تحليل دقيق مسائل " به جلو برود و نه بر اساس اخباري كه خيلي محكم نيست. البته اخبار جايگاه خود را دارد اما نميتواند مبنا باشد.
وي گفت: برخي افراد هستند كه پس از شنيدن دو خبر سريع تحت تاثير اخبار قرار ميگيرند و از دقت مسائل در آن عاجزند، اما برخي نيز هستند با شنيدن اخبار دقت ميكنند و با تكميل اطلاعات و جمعآوري اخبار كامل سعي ميكنند به اصل ماجرا برسند.
وي با بيان اينكه سؤال اساسي اين است كه چرا رهبر انقلاب به مصلحت ندانستند كه وزير محترم اطلاعات عوض نشوند، و رهبري چرا بايد سر اين موضع بايستند، گفت: آيا انسان در زندگي ميتواند بدون مصلحت زندگي كند؛ يعني اينكه انسان دائما بر اساس مصالح خود تابع راهبرد، قاعده، هدف، سياستهاي كلي، درك از شرايط زمان، تهديدات و فرصتهاست، لذا به هر مقدار كه انسان هدفمند باشد و راه و اصول صحيح در پيش داشته باشد مصلحت انديشتر خواهد شد، در غير اين صورت يك انسان باري به هر جهت تربيت ميشود. بنابراين اصل مصلحت انديشي را يك مفهوم ضروري بر جامعه بشري و حكومتداري ميدانيم.
وي توضيح داد: وزارت اطلاعات چه در مسائل داخلي و چه در مسائل بينالمللي چشم نظام است، اگر چشم و ديدهبان خوب كار نكند تصميمات نظام ناقص خواهد شد.
وي يادآور شد: در سال گذشته ما با يك پديدهاي به نام فتنه نيز مواجه شديم، لذا فتنه، بار اصلي كارش را براي اين كار متمركز كرد كه اعتماد مردم را نسبت به نظام سلب كند و با وارد كردن شبهه دخالت دستگاههايي مثل وزارت اطلاعات در انتخابات و تبليغ و القاي آن سعي ميكرد به اين نهاد مهم ضربه بزند. نظام و مردم در مقابل اين جريان فتنه ايستادند. بنابراين اگر مسئول دستگاه امنيتي و اطلاعاتي كه در مقابل اين فتنه بزرگ ايستاد، تغيير كند، اين تأييديهاي براي القائات جريان فتنه خواهد بود، لذا اين يك جنبه از مصلحتهايي است كه بايد مدنظر باشد، چرا كه كدام تدبير و مصلحت از اين بالاتر كه مقاومت 2ساله مردم مقابل فتنهگران را زير سؤال نبريم.
حسين فدايي گفت: برخي جريانات مخالف ديگر هم ميگويند دولت در حال سازماندهي است كه در امر انتخابات دخالت كند، با اين حال آيا تغيير چنين وزيري كه جانفشان دولت و مورد حمايت دولت بوده است و ورود همزمان چهرههاي سؤالبرانگيز تأييد كننده ادعاي اين اتهامات نخواهد شد؟
وي اضافه كرد: امروز در درون ساختار داخلي وزارت كه دستخوش تغييرات شده است و اميدي در دل حزب الله ايجاد كرده است، آيا اگر مسئول اين مجموعه تغيير داده شود، اين بدنه يكدست دچار صفبندي و شكاف نميشود؟ و با شكلگيري دسته بندي نظام و مردم ضرر نخواهد كرد؟ و در ادامه جريان نفوذ گروه فاسد قدرتطلب در درون سيستم تقويت ميشود و در نهايت حيثيت اصلي نظام را به چالش ميكشد.
وي يادآور شد: در مسائل منطقه نيز كه خيزشهاي تاريخي در حال وقوع است اين تغييرات موجب تضعيف حضور نظام در منطقه ميشود و يا در كارهاي ديپلماسي نظام آيا اگر چشم و ديدهبان نظام اشراف لازم را نداشته باشد اين جريان فاسد در سيستم اطلاعاتي ما مشكل ايجاد نخواهد كرد؟ با نگاه عميق و همهجانبه به لايههاي موضوع متوجه ميشويم كه با مشكلات جدي مواجه خواهيم شد لذا با دقت بر ابعادي كه شايد از چشمان ما پوشيده باشد متوجه ميشويم كه چرا رهبر هوشيار انقلاب اسلامي بر سر يك وزير ميايستند.
فدائي گفت: اگر دقت نكنيم خيلي عميق است و اتفاقات زيادي ميافتد بايد به آن توجه شود و مصلحتها را نميشود ناديده گرفت مصلحتهاي بسيار درست و لازمي است.
وي افزود: وقتي وزيري برداشته شد رئيس جمهور ميتواند 3 ماه سرپرست بگذارد و آقاي احمدي نژاد ميخواهد خودش سرپرست باشد، در حالي كه براساس ضابطه، سرپرست وزارت اطلاعات بايد مجتهد يا قريب الاجتهاد باشد و نقض قانون خواهد شد، اين هم مشكلي به وجود ميآورد، اگر عميقتر و دقيقتر شويد دهها مورد ديگر ميشود درباره اين مصلحت عنوان كرد.
فدايي اظهار داشت: پس اصل اينكه اگر اين تغيير از روي حساب و ضابطه و برنامه نباشد، مصلحت بزرگي از نظام اسلامي فوت خواهد شد، كه اين مصلحت به طور جدي متوجه كل نظام ميشود نه متوجه يك وزارتخانه قوه مجريه و شخص رئيس جمهور پس مصلحت است و بايد توجه شود.
وي يادآور شد: سؤال بعدي اين است كه مصلحت را چه مرجعي بايد توجه كند و به كارش رسيدگي كند، مجلس، قوه مجريه يا قوه قضائيه؟ قاعدتاً كسي كه بايد كل نظام را هدايت كند و سياستهاي عالي نظام را دنبال كند او مسئول راس امور است و اين كسي نيست جز مقام معظم رهبري.
وي افزود: ضرورت دارد به مصلحت توجه شود و هم كسي كه بايد ورود پيدا كند نسبت به اين شخصي نيست جز رهبري نظام كه اين از لحاظ منطقي آن چيزي است كه به عقلمان ميرسد.
وي ادامه داد: به لحاظ قانوني و اعتقادي در اين كشور مسئوليت هماهنگي قوا به عهده مقام معظم رهبري است. مسئوليت تعيين سياستهاي كلي نظام، مشروعيت اقدامات و فعاليتهاي قوا با تنفيذ و تاييد رهبري است. تعيين سياستهاي نظام در جهان اسلام و دنيا و ديپلماسي جهان بيني با رهبري است.
وي تصريح كرد: به لحاظ عرفي (عرفي كه از اول انقلاب بوده) 4 الي 5 وزارتخانه عزل و نصبهايشان پس از تأييد حضرت امام و مقام معظم رهبري بوده است و چيز جديدي نيست و در همه دولتها اتفاق افتاده كه وزارت اطلاعات، وزارت كشور، وزارت خارجه و وزارت دفاع در زمان حضرت امام نيز با تأييد ايشان بوده و در هر دولتي به اين وزارتخانهها توجه خاص ميشده است.
دبيركل جمعيت ايثارگران افزود: به لحاظ اعتقادي ما قائل هستيم كه ولي امر مسلمين از همان اختياراتي كه امام معصوم در حوزه سياسي و اجتماعي دارد، برخوردار است و ولايتش در استمرار ولايت انبيا و ائمه معصومين است كه اگر اين را به لحاظ اعتقادي باور داشته باشيم كه داريم معنا و مفهوم مسئله اين است كه هر تصميمي (نه بحث وزير) در هر گوشه كشور است بر شما واجب است كه نظراتش را زمينه سازي كرده و تحقق پيدا كند چه برسد به اينكه تبديل به حكم شود.
فدايي گفت: اتفاقا از همين منظر است كه در زمان حضرت امام(ره) مشاهده ميشود گاهي حضرت امام(ره) براي تغيير يك استاندار نظر دادند. امام(ره) در مورد يك برنامه تلويزيوني كه پخش شده نظر دادند و حكم به ارتداد آن كسي دادند كه مطرح كرد الگوي ما فاطمه زهرا(س) نيست بلكه اوشين است كه امام(ره) نظر دادند و حكم ارتداد دادند.
وي افزود: پس بر مبناي اعتقادي هرجا ولي امر مسلمين ديدند كه در جامعه مشكلي به وجود ميآيد يا ضرورت است براي هدايت و حفظ جامعه از انحراف، مطلبي گفتند بر همه فرض واجب است كه به آن عمل كنند.
فدايي در ادامه گفت: يك بخش عرضمان اين بود كه چه مصلحتي وجود داشت يك بخش عرضمان اين است چه مرجعي بايد اين مصلحت را تشخيص دهد. يك بخش گفتيم اين مرجع به لحاظ قانوني چه اختياري دارد و به لحاظ عرف و اعتقادي چه بود.
وي در در پاسخ به اين سؤال كه اساسا شما در دنياي امروز، جامعه و نظامي داريد كه براي اداره خود نياز به فصل الخطاب نداشته باشد گفت: هرجا برويد فصل الخطابي دارد. هر نظامي براي خود فصل الخطابي دارد. فرض بگيريد شيعه نيستيم و اعتقاد به ولايت فقيه نداشته باشيم؛ بالاخره فصل الخطاب نياز داريم اين فصل الخطاب كيست؟ رئيس قوه قضائيه، رئيس قوه مقننه يا رئيس جمهور؛ جايگاهي بهتر از مقام معظم رهبري براي فصل الخطاب نميشود پيدا كرد؟
وي گفت: اعتقادم اين است كه كار اعتقادي در اين عصر بصيرت و صبر و همراهي با ولايت بدون يك قدم پس و پيش است وگرنه كارهاي راديكالي، انقلابي بودن نيست اينكه گفته شود انقلابيام چون زياد داد ميزنم و يا فحش ميدهم يا نقد ميكنم؛ كار انقلابي كاري منطقي است. انجام وظيفه ديني بزرگترين كار انقلابي است كه انسان وظيفهاش و تكليف خود را بفهمد و آن را انجام دهد.
وي افزود: در كشور هركجا كه برويد صدها خبري كه گفته مي شود، تندتر آن را ميگويند و تحليل ميكنند؛ هيچ نيست؛ ولي اگر اين از دهان من دربيايد و يا اگر از دهان يكي از اعضاي جمعيت ايثارگران اين سندي ميشود براي اينكه روي آن عمليات كنند و با مظلوم نمايي به رخ بكشند. اينكه چرا اينجوري شده خودش داستاني ديگر است.
وي ادامه داد: لذا از همين جهت وظيفه كلي و عمومي داريم و اين نيز وظيفه ما را نسبت به دقت به مطالب بيشتر ميكند. براي اينكه به چرايي برسيم بايد به يك سري سؤالها پاسخ دهيم آيا اين يك حادثه بود يا برنامه؟ آيا اين حادثه يا برنامه از يك ايده و فكر است يا يك اشتباه؟ يعني پشتوانه فكري دارد يا ندارد اين پشتوانه فكري پشتوانه اعتقادي دارد يا خط سياسي؟ اگر اين جريان فكري است ريشهاش از كجا است و از چه زماني است؟ بايد به اينها جواب بديد؟ و . . . .
فدايي گفت: در تفاوت جريان فتنه يا جريان نفوذي و انحرافي بايد نكاتي را گفت؛ جريان فتنه با يك عقبه اجتماعي و عقبه تحليلي نهادينه شده شكل گرفته و تئوريزه شده و با پشتوانه نظري در مواجهه با اصل گفتمان انقلاب اسلامي به صحنه آمد. امروز شاهد هستيم در ماجراي وزير اطلاعات، سايتهاي ضدانقلاب، يكباره طرفدار برخي شخصيت ها شدند!! رهبر معظم انقلاب در دولتهاي گذشته اينگونه نبود كه خيلي ورود كند، لذا رهنمودهاي رهبري، مسائل راهبردي، سياست گذاري و گفتمان بود و در مسئله اجرايي ورود نميكردند.
وي در پاسخ به اين سؤال كه: "آيا شما در قبال برخورد برخي شخصيت ها و پرداختن به اشكالات او كوتاهي كردهايد؟ "، گفت: با تحليل واقعيات برخورد تند با برخي شخصيت هاي موجه را به مصلحت نميدانيم هرچند رفتار ايشان را در اين مورد قبول نداريم. هر شخصيتي تا زماني مورد حمايتماست كه مورد حمايت مقام معظم رهبري باشد. بايد همواره در برخوردها به آثار و عواقب و تبعات آن فكر كرد و آنها را مدنظر قرار داده و عاقلانهترين و منطقيترين موضع را اتخاذ كرد، كه اين همان مصلحت انديشي است كه در اوايل گفتههايم به آن اشاره كردم.
وي گفت: امروز برخي از دوستان نماينده ما متاسفانه تحليلشان اين است، و به ما ميگويند ميدانيد چرا اين به اينجا رسيد؟ به اين دليل كه فشار برخي شخصيت ها، فشارهاي مجلس باعث شد كار به اينجا برسد، اين حرف البته بياساس است. گرچه اگر برخي دوستان در مواجهه با برخي موضوعات اقتصادي و فرهنگي عاقلانهتر ورود ميكردند و درستتر با قضايا برخورد ميكردند و نوع انتقاد درستي را انتخاب ميكردند مورد سوءاستفاده دشمنان قرار نمي گرفت.
لذا بهترين روش برخورد با ماجرا همانگونه بود كه رهبر معظم انقلاب اسلامي در برخورد پيش گرفته بودند و اگر به همان شيوه عمل ميكرديم، مسئلهاي بهوجود نميآم